به من خرده نگیرین خودم هم میدونم که چند وقتیه کم کار شدم ،اصلا شما که غریبه نیستین مدتیه دست و دلم به قلم نمیره.هوای دلم بدجوری ابریه.دلم رو به هر دکتری نشون دادم ردش کردن.همه میگن کاری از دستمون ساخته نیست، نمیدونم چکار کنم.اول سال دست به دامن طبیب دلها شدم((یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر الیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال))،گفتم خدایا میشه حال منم خوب کنی میشه منم آدم بشم همیشه فقط در خونه خودت باشم ،دلم بدجوری گرفته هوای دلم شده مثل هوای زمستونای تهران که همش تو وضعیت بحرانیه،شاید به خاطر همینه که دانشگاه دلم تعطیل شده ،(آخه میگن براشون بده (دانشجوها)تو هوای آلوده نفس بکشن طفلکی ها مریض میشن)....
اما هیشکی این همه آلودگی رو که دور جوونو گرفته نمیبینه آخه شما بگین هوای آلوده برا جوون بیشتر ضرر داره یا دل آلوده ،فکر آلوده ،تفکر مسموم ...
حالا شما هی بگین جوش نزن .........
نمیشه به خدا نمیشه
ببخشید زدم به جاده خاکی
به هر حال برای دل منم دعا کنین،مگه فرجی بشه.
نظرات شما عزیزان:
با موضوع”حقیقت این است”بروزم
خوشحال میشم یه سری بزنی
موفق باشی
یا علی